جدیدترین های دنیا

جدیدترین اخبار را در وبلاگ ما دنبال کنید

جدیدترین های دنیا

جدیدترین اخبار را در وبلاگ ما دنبال کنید

نور: بررسی فیلم با سرخیو کاستلیتو

نور فیلمی از مائوریزیو زاکارو است که به دنبال حقیقت و همدلی از اوضاع فرود در لمپدوسا است ، اما ثابت می کند که عملی و ناکارآمد است.

موضوعی در ایتالیا وجود دارد که بر اساس آرمانهای سیاسی و عدم تحمل صفر هزینه شده است. یک مسیر مهاجرتی وجود دارد که نقاط شروع را از کشورهای خاورمیانه نشان می دهد و تا سواحل شبه جزیره ما بالا می رود ، یک پل امن برای کسانی که در جستجوی ایمنی یا توقف موقت هستند قبل از رفتن بیشتر به مناطق داخلی اروپا. بنابراین یک تقاطع مهم است که در لمپدوسا سالها شاهد جنگ قربانیان جنگ در جستجوی کمی آرامش بود ، که تنها عبور در آب های همیشه مدیترانه مدیترانه نمی تواند تضمین کند ، اما شرایط سفر و پذیرش آنها آنها لزوما حتی بدبخت ترین انتظارات را نیز برآورده نمی کنند.


و ، انتظار برای آنها در سواحل در حال حاضر پرجمعیت از هموطنان و برادران ، پزشکان و داوطلبان منتظر فراخوان کمک و فرود بعدی هستند که به زودی آنها را در مواجهه با یکدیگر بین درخواستهای نجات و داستانهای مرگ ، چشمهای گسترده باز خواهد دید. شوک غیرقابل تحمل و پتوهای ایزوترمال که با آن سعی می شود سرمازدگی آب و شب را رها کنیم. از این گذشته ، این توصیفات و تعهد پزشک پیترو بارتولو برای تحت تأثیر قرار دادن عموم و شهروندان برای کارهایی است که انجام داده و گزارش داده است ، در قالب یک رمان ، در کتاب Lacrime di sale ، که به همراه همکار لیدیا تیلوتا نوشته شده و اثری از یک حقیقت را نشان می دهد. هر روز در جزیره خود مصرف می شود.


نور - لمپدوسا ، مهاجران و داستان پزشک پیترو بارتولو نور ، 

صفحاتی که بارتولو و تیلوتا برای اضافه کردن داستان نور جوان ، شخصیت اصلی داستانشان ، که در اطراف آن ادعاها و غیرانسانی ها دیده می شود و با گرانی روبرو می شوند ، رفتند تا یکی از دردناکترین و همدلانه ترین تعهداتی باشد که شخص تا به حال می تواند داشته باشد. شجاعت به کار گرفتن رمانی که براساس فیلمنامه مونیکا زاپلی ، اما ویتلی و کارگردان مائوریزیو زاکارو با یک مفهوم صرفاً تلویزیونی ، به یک فیلم سینمایی تبدیل می شود ، بسته بندی اشتباه برای اثری که عطر و طعم یک صفحه نمایش کوچک و غیرقابل قبول را داشته باشد و به تحریر در نیاید. صحنه سازی برای ساختن آن بیش از یک محصول عمومی.


مطمئناً اراده ی سبک زکارو برای نشان دادن لاغر و متمایل به واقعیت در نور است ، فیلمی که عنوان آن را از دختر پیشکس گرفته می گیرد که با لمس سرزمین اصلی لامپدوسا ، زیر بال محافظ آن پیترو بارتولو بازی می شود که بازیگر سرخیو کاستلیتو است. . اما آن حضور دوربین به صورت مستند یا نزدیک تر به کارایی رپورتاژ ، یعنی کثیف شدن عکس ها باعث می شود آنها کج یا نادرست باشند ، همانطور که بیشتر به بهانه لحظه روشن می شوند تا از بازسازی آنچه در لحظه های حساس پس از فرود می آید ، نیست. این احساس رنجی را که این مهاجران می توانند تجربه کنند ، برجسته می کند ، و نه تنش و خونسردی داوطلبانی که برای نجات جان خود در عمل ارائه می دهند را برجسته نمی کند.


ایستادن در نور بیشتر غفلت اساسی است ، بیشتر مفهوم نتیجه نهایی ، که در شرایط آرام فیلم نیز تکرار می شود ، که با ترکیبی از نور و عکاسی توسط فابیو اولمی تشدید می شود.


نور - هنگامی که آرزو و موفقیت همزمان با نور نیست 

تمایل به بازگرداندن چنین موضوعی مهم با تحقق ضرب و شتم و دیکتیکی آن ، که در پی نشان دادن کلیه پیامدهایی که درام مهاجرت می تواند نشان دهد ، آن را به یک باند به ظاهر جعلی و غیرقابل حل تبدیل می کند. درج پراکنده و مدیریتی ضعیف از شخصیت ها ، وقایع شخصی و ساختار اصلی داستان - رویکرد و مراقبت از شخصیت اصلی بارتولو نسبت به نور جوان - که می خواهند بیشتر توضیح دهند ، نه اینکه مردم را درک کنند. آموزش بیشتر از ایجاد مشکلات و طرف همبستگی که باید عملی شود ، به عمق درک می شود.


نور بطور غیرقابل توصیف هوس بودن او را به عنوان پرچمدار برای آن دسته از بارهایی که همیشه به زمین نرسیده است ، آرزو می کند یک آموزه مدنی برای عموم مردم در شرایطی باشد که اغلب او را می شنود ، اما هرگز نتواند بطور دقیق زندگی کند. اما آرزو و موفقیت همیشه به صورت یکنواخت به چشم نمی خورد و متأسفانه نمونه نور مائوریزیو زاکارو است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد